.

یک روز پرسید... 
می خوای از سر شروع کنی؟ 
دیدم نه، واقعا نه...
از سر شروع کنم که چی بشه؟...
که چیکار کنم؟ 
مگر این که بدانم راه دیگری هم هست...
 که می دونم نیست...
اقلا برای من نیست....

اگر هزار بار دیگر شروع کنم ...
باز به همین جا می رسم....
 آدمیزاد فراموشکاره.ِ...
وقتی درد داره...
قیل و قال می کنه...
داد می کشه ...
و بعد یادش میره....
درد که همیشه درد نمی‌مونه....
یا درمون می شه ...
یا آدم بهش انس می گیره....


گلی_ترقی
●‌  خواب زمستانی