لابد دوستت دارم

 

لابد دوستت دارم هنوز

که هنوز

فکر می‌کنم

از هزار و صد نسخه‌ی این شعر

یک نسخه را

تو به خانه می‌بری

و تو تنها تو می‌فهمی

چند جای این شعر،

خط خورده است.

 

 

"لیلا کردبچه"

 

 

از دست دادن

 

نگران من نباش
دست‌هایم را
به از دست دادن عادت داده‌ام.

 

"لیلا کردبچه"

 

دلتنگ نباشم

 

می خواهی
دلتنگت نباشم
انگار که بخواهی،
شیروانی‌هایِ "رشت" خیس نباشند.
انگار که بخواهی
زمستان‌هایِ "الموت" سرد
انگار که بخواهی
پاییزهای روستای چنار "کاشان" زرد.

دنیا اما کاری به خواستنِ هیچکس ندارد.
من هم سالهاست
می خواهم کنارم باشی.



"لیلا کردبچه"

 

چشم های تو

 

شبیه زنی در آینه ام
که ابروهایش را برمی دارد و
فکر می کند دنیا
در چشم های تو !
تغییر خواهد کرد ...

لیلا_کردبچه

 

کدام پنجره


بارها گفته ام این شهر بهار ندارد
باغ ندارد
بهار نارنج ندارد
و آدم اگر دلش بگیرد
دردش را به کدام پنجره بگوید
که دهانش پیش هر غریبه باز نشود؟

 

لیلا_کردبچه

 

عشق بزرگ

 

با عشق بزرگت چه می‌کنی؟
وقتی به‌طرز غم‌انگیزی یک آدم معمولی هستی
و نمی‌توانی از کنار رهگذران که می‌گذری،
استخوان‌های سینه‌ات را کنار بزنی
و بگویی
ببینید اینجا چه می‌گذرد...

 

لیلا_کردبچه

 

شعرهای عاشقانــه

🍁 

به خاطر مردم است که میگویم گوش هایت را کـمی نزدیک دهانم بیار...
دنیا دارد از شعرهای عاشقانــه تهی میشود و هیچکس نمیداند چگونه می شود بی هیچ واژه ای کسی را که این همه دور است
این همه دوست داشت.

 


لیلا_کردبچه