انگشتان رویاها

نمی‌توانم به تو بگویم: 
"دوستت دارم"
اما می‌توانم وقتی به خواب رفته‌ای
در سکوت
با لب‌هایم روی پیشانی‌ات بنویسمش
تا انگشتان رویاهایت آن را بردارند...

 

غادة_السمان

محبوبِ من

محبوبِ من ! 
مثل شادی نباش ...
که می‌گذرد ...
و پنهان می‌شود ...
مثل غم باش و با من بمان ...

 

غادة_السمان
 

بازنگرد...

بازنگرد...
که عشقِ من ...
نیمکتی در تفرجگاهی عمومی نیست...
که هر بار بخواهی آن را ترک کنی...
و هر زمان که بخواهی به آن بازگردی !
عذرخواهی مکن ...
گلوله‌یِ شلیک شده باز نمی‌گردد....!

 

غادة_السمان