همدیگر را درک کنید!

قرار نیست آدمیزاد همیشه خوب باشد!
همدیگر را درک کنید!
گاهی آدم بی دلیل بد است!
این قدر روی این سوال پافشاری نکنید که 
چرا حالت بد است؟!
چرا امروز بی حوصله ای؟!
خب اگر خودش دلیل حال بد اش را میدانست 
که چاره ای پیدا میکرد!
بعضی حال ها را آدم نمی فهمد 
چرایش را نمی داند
شاید بعدا بفهمد اما در حال حاضر
حوصله جواب دادن به هیچ سوالی را ندارد!
به خدا اگر کمی یکدیگر را درک کنیم 
زمین جای قشنگتری برای زندگی می شود!

 

محسن_دعاوی 

 

صبر

 

ببين !
تو شبيه بيريخت ترين آدم دنيا نيستى !
تو هيچ عيب و هيچ ايرادى ندارى !
اگر اون آدم تو رو نميخواد ،
به اين معنى نيست كه تو خوب نيستى !
فقط اون آدم براى ديدن خوبى هاى تو
بينايى لازم و اون ديد عميق رو نداره !
حالا ميخواى تا ابد حسرت
كم بينايى اون آدم رو بخورى ؟!
اشتباه نكن ! عمر تباه نكن !
خيلى ها هستن كه بينايى دارن ،
خيلى ها هستن كه آرزوى
كنار تو بودن رو دارن !
جاى اينكه حرص بى لياقتى اون
آدم رو بخورى و عمر تباه كنى ،
آرزوى يه فرد لايق رو برآورده كن !
نميدونى اون فرد لايق كيه ؟
خسته شدى از اينكه هنوز پيداش نشده ؟
اندكى صبر ! اندكى تحمل !
بالاخره پيداش ميشه و مياد !
به اين حرف من شك نكن !
صبر كردن براى اومدن اون آدم لايق ،
خيلى ارزش داره ، خيلى ... !
خودت رو سهم آدمهاى اشتباهى نكن !
تو گرونى ، خيلى گرون !
خودت رو سهم آدمهاى
ارزون پسند نكن ...
تاكيد ميكنم : صبر ، فقط صبر كن ...

 

سهيل_شهابى

غلط

احساس می کنم یه جای زندگیم راه رو غلط رفتم ...
ولی این قدر جلو رفتم ...
که دیگه انرژی برای برگشت ندارم.
این یادت بمونه مارتین....
اگه فهمیدی مسیر رو اشتباه رفتی ...
هیچ وقت برای برگشت دیر نیست...
حتی اگه برگشتن ده سال هم طول بکشه باید برگردی.
نگو راه برگشت طولانی و تاریکه...
نترس از این که هیچی به دست نیاری....
من تمام این سال ها ...
با این که پدرت رو دوست نداشتم ...
بهش وفادار موندم....
حالا فهمیدم کار اشتباهی کردم....
اجازه نده اخلاق سد راه زندگیت بشه....
من به خاطر ترس با پدرت ازدواج کردم....
به خاطر ترس باهاش موندم....
حکمفرمای زندگی من ترس بوده....
من زن شجاعی نیستم....
خیلی بده آدم برسه به انتهای زندگیش ...
و بفهمه شجاع نیست...
هر وقت مادرم این طوری خودش را سبک می کرد ...
نمی دانستم چه باید بگویم...
فقط به صورتش که زمانی باغی بود...
 آراسته لبخند می زدم ...
و با کمی خجالت روی دست استخوانی اش می زدم،...
چون خجالت آور است ...
تماشای کسی که آخر عمری خود را موشکافی می کند و به این نتیجه می رسد ...
تنها چیزی که با خود به گور می برد ...
شرم زندگی نکردن است....

 

استیو_تولتز 

 

نفس

گاهی با دویدن...
برای رسیدن به کسی...
نفسی برای ماندن در کنار او 
نخواهی داشت...
پس با کسی بمان
که نصف راه را
به سمتت دویده باشد...

 

عباس_معروفی

نوار کاست

گفتم می دونی ؟
کاش زندگی ..
عین یه نوار کاست بود ..
گفت ...
نوار کاست؟ 
چطور مگه؟
گفتم ...
چون اگه هر جاشو دوس داشتی،
می شد با یه خودکار ...
برش گردونی عقب ...
گفت آخه مشکل اونجاست
اگه این کاستو برگردونیش عقب،
فقط قسمتای قشنگش نمیاد که،
همه چیش برمی گرده عقب ..
دوباره باید بشینی ببینی ...
برای لبخندی که الان میزنی،
قبلش چقد گریه کردی ..

بابک_زمانی

ماندنی اگر نیستید

ماندنی اگر نیستید ...
خاطره سازی هم نکنید...
لطفا دین و دنیای کسی هم نشوید!
اصلا این جمله ...
ما به درد هم نمی خوریم را...
نگذارید برای آخر کار...
هر کجای رابطه که ...
متوجه این موضوع شدید دست به کار شوید! 
اصولا، مناظره را برای همین وقت ها 
گذاشته اند 
یک نشست دو نفره تشکیل دهید ...
و دلایلتان را به چالش بکشید
اگر قانع شدید که هیچ...
و اگر نشدید 
رفتنی شوید ، از دل و دنیایش 
بیرون بروید ....
باور کنید این اسمش خیانت نیست ...
این احترام است به او ، به احساسش...
شما رفتنی با منطق را ...
به ماندنی با تردید ترجیح داده اید...
و یادتان نرود ...
اینطور رفتن ها 
این مدل کنارکشیدن ها...
نشانه ضعف نیست ...
برعکس 
آدم های قوی همیشه ...
با خودشان روراست هستند !

 

فرشته_رضایی

تنهاشدن

برای خیلی‌ها تنها شدن آخر دنیاست!
برای بعضی‌ها هم وزن مردن است ..
و برای عده‌ای تبدیل به فوبیا شده…
اسمش را که می‌شنوند دلشان می‌لرزد ...
و فکر کردن به آن کابوس زندگی‌شان است
خیلی‌ها فقط برای ترس از تنها شدن ...
کنار کسی مانده‌اند...
خیانت دیده‌اند و مانده‌اند ...
تحقیر شدند و مانده‌اند…
اما واقعا تا کجا؟؟ 
تا چه اندازه می‌شود یک زندگی را ...
با ترس از دست دادن نگه داشت؟ 
چقدر می‌شود برای تنها نشدن ...
تن به اجبارها داد؟
ای کاش یاد می‌گرفتیم به جای مقابله و ترس 
با تنهایی رفاقت کنیم ...
و همانطور که عشق برایمان مقدس است...
 تنهایی هم قابل احترام بود... 
کاش می‌دانستیم تنها شدن ...
گاهی بهترین فرصت است... 
برای اینکه یاد بگیریم روی پای خودمان بایستیم، 
به شانه ی خود تکیه کنیم.. 
و برای خوب بودن حالمان نیازمند دیگران نباشیم 
تنهایی می‌تواند مثل یک دوست صمیمی...
 مسکن دردهایمان شود... 
گاهی باید ترجیح داد تنها ماند ...
اما زیبا زندگی کرد....
قطعا برای هیچ کس این یک انتخاب نیست ....
اما گاهی بهترین گزینه هست  ....
زیرا رابطه‌ای که از ترس تنها شدن ...
شکل می‌گیرد ...
اسمش "عشق "نیست…!

 

فرشته_رضایی

تاریخ انقضا

گاهی فکر می کنم ...
حرف ها هم …
شبیه غذاها تاریخ انقضا دارند ...
یعنی باید درست و به موقع مصرف شوند ...
یعنی اگر تاریخ مصرفشان بگذرد ...
به درد نخور می شوند...
دور ریختنی می شوند!
 فکر کن …
یک غذای تازه و گرم و داغ ...
چه قدر به جانت می چسبد ؟
حرف ها هم همین اند …
تا وقتی مزه دارند ...
که گوشی برای شنیدن در انتظارشان باشد ... 
زمانش که بگذرد... 
سرد می شوند ، از دهان می افتند!
گاهی …
به این فکر می کنم 
که هیچ چیز در دنیا 
به اندازه ی "دوستت دارمی "
که به موقع گفته نمی شود مسموم نیست!!

 

فرشته_رضایی

وفاداری

شناسنامه ها ...
معیارهای خوبی برای ماندن آدم ها کنارتان نیستند !
این امضاها ... 
مهرها ...
و اثر انگشت ها ...
هیچ گاه یک نفر را سهم شما نمی کند ...
خودتان را آنقدر پایبند این تعهدهای کاغذی نکنید ...
آنقدر که یادتان برود ...
تعهد واقعی را باید جای دیگری بدهید ...
جایی در قلب تان ...
جایی در ذهن تان ...
.
آنجاست که باید روزی چند بار ...
با قاطعیت به خودتان بگویید ...
اینجا خانه‌ اوست ...
و او ...
تنها مالک تمام من است !
اگر فکر می کنید. 
با داشتن نام کسی در شناسنامه تان ...
برای همیشه تصاحبش کرده اید ...
سخت در اشتباهید !
آدم ها برای ماندن کنار کسی امضا نمی خواهند ...
وفاداری می خواهند ...
محبت می خواهند !

 

فرشته_رضایی

 

با آتش بازی کردن

یک دانه کبریت را روشن کن ...
و کف دستت بگذار …
می سوزاند نه ؟
ده بار دیگر هم که امتحان کنی ...
فقط بیشتر می سوزی همین !
بعضی چیزها ذاتشان خطرناک است ...
و هزار سال هم که بگذرد تغییر نمی کنند، ...
مثل کبریت که می سوزاند ...
یا چاقو که تیز است و برنده!
و هر چقدر هم در استفاده از آنها احتیاط کنی ...
یک لحظه بی توجهی ات کافیست ...
تا زخمی ات کنند…
راستش بعضی آدم ها هم اینگونه هستند …
یک بار، دو بار، سه بار که یک نفر را امتحان کردی و دیدی دلت را سوزاند ...
و احساست را زخمی کرد ...
برای همیشه کنارش بگذار …
زیرا فرصت دادن ....
به آنهایی که ذاتشان خطرناک است 
وقت تلف کردن است …
با آتش بازی کردن است !

 

فرشته_رضایی
 

سپاس

آیا معنی کلمه "سپاس" را میدانید؟

سپاس کلمه ی ایرانیست و یادگار زرتشت،
که همواره می گفت؛
سه چیز را پاس بدارید...
پندار نیک "پاس یک" 
گفتار نیک "پاس دو "
کردار نیک "پاس سه"
"سه پاس" یعنی ؛...
پاسداشت و پاسداری از سه "نیک"
و ایرانیان با گفتن "سپاس"
به همدیگر یاد آور این سه مورد 
مهم می شدند...

اهلش

درست است که کسی ما را دوست ندارد
و تنهاییم!
اما دلیلی نمی شود،
که هر رابطه ای را،
با هر آدم بی سر و ته،تجربه کنیم!
ما،به زمان نیاز داریم،
راستش را بخواهید!
ما،این انزوا را،دوست داریم!
این،سایلنت بودن همیشگی گوشی هایمان را!
این که کسی را نداریم ...
قربان صدقه مان  برود...
 را هم تحمل می کنیم!
اصلا،این همه گریه را،می خریم!
عکس های،دونفره تان را لایک می کنیم!
حسودی می کنیم!
با خدا قهر می کنیم،
حتی چند ساعت و سرش فریاد میزنیم!
اما،همیشه منتظر می مانیم!
منتظر،آدم اهلش!
اهلی اش!
کسی که،رفتن را بلد نباشد!
نگه داشتن را،از بر باشد!
مهربانی و اخلاقش،دل بسوزاند!
کسی که،سکوتمان را،ترجمه کند!
کسی که,ما را دوست داشته باشد
،برای خودمان!
من باشد!
خودش باشد!
درست است،که کسی ما را،
دوست ندارد و تنهاییم!
اما،باعث نمی شود،
یک اشتباه را،دو بار تکرار کنیم !
.

فرنوش_همتی

 

بیخیالی

مي دانى چيست.....
يك وقت هايى ...
بايد خودت را به بي خيالى بزنى...
بي خيال تمام ادم هايى ...
كه دوستت ندارند!
بي خيال تمام كار هايىكه مى خواستى بشود ...
ولى نشد!
بي خيال تمام ركب هايى كه خوردى!
بي خيال هر كس ...
كه امروز وارد زندگيت شد و فردا رفت!
بي خيال تلاش هاى بى نتيجه ات...
 دوست داشتن هاى بى ثمرت!
وقتى كسى دوستت ندارد اصرار نكن!
وقتى كسى برايت وقت ندارد ...
خودت را به زور در برنامه هايش جا نده!
وقتى كسى نمى خواهد تو را ببيند پا پيچش نشو!
زندگى همين است!
شايد تو براى همه وقت بگذارى ...
ولى قرار نيست ...
همه دوستت داشته باشند ...
و برايت وقت داشته باشند......
شايد بهانه هايشان ...
براى فرار تو را قانع نكند....
ولى به قول سموئل بكت...
"گاهى فقط بايد لبخند بزنى ...
و رد شوى...
بگذار فكر كنند نفهميدى...!

 

 

مژده_خردمندان

 

آدمهای بلاتکلیف

 

پدرم دلواپس آینده برادرم است، ...
اما حتی یک بار هم اتفاق نیفتاده ...
که باهم به کافی شاپ بروند، ...
در خیابان قدم بزنند ..
و گاهی بلند بلند بخندند....
برادرم نگران فشار کاری پدرم است، ...
اما حتی یکبار هم نشده ...
خواسته هایش را به تعویق بیندازد ...
تا پدر برای مدتی احساس راحتی کند.
مادرم با فکر خوشبختی من خوابش نمی برد ...
اما حتی یکبار هم نشده ...
که بامن در مورد خوشبختی ام صحبت کند ...
و بپرسد فرزندم ...
چه چیزی تو را خوشحال می کند؟
من با فکر رنج و سختی مادرم...
 از خواب بیدار می شوم، ...
اما حتی یکبار نشده که دستش را بگیرم
 با او به سینما بروم،...
باهم تخمه بشکنیم ،فیلم ببینیم ...
و کمی به او آرامش بدهم....
ما از نسل آدم های بلاتکلیف هستیم....
ازیک طرف در خلوت خود، ...
دلمان برای این و آن تنگ می شود،...
 از طرف دیگر وقتی به هم می رسیم
 لال مانی میگیریم! ...
انگار نیرویی نامرئی، فراتر از ما وجود دارد ...
که دهانمان را بسته ...
تا مبادا چیزی در مورد دلتنگی مان بگوییم.
تکلیفمان را با خودمان روشن نمی کنیم ...
.یکدیگر را دوست می داریم ...
اما آنقدر شهامت نداریم ...
که دوست داشتن مان راابراز کنیم. ...
ما آدم های بیچاره ای هستیم!
آن قدر دربیان احساساتمان ..
حقیر و ناچیزیم ...
که صبر می کنیم ...
تاوقتی عزیزی را از دست دادیم ، ...
تا آخر عمر برایش شعر بگوییم...
از یک جا به بعد ...
باید این سکوت خطرناک را شکست ...
و راه افتاد. ...
از یک جا به بعد باید پدربه پسرش بگوید...
 که چقدر دوستش دارد...
 از یک جا به بعد باید پسر ...
دست پدر را بگیرد و باهم قدم بزنند....
 از یک جا به بعد باید مادر پسرش را .
به یک شام دونفره دعوت کند. ...
از یک جا به بعد ...
باید پسر در گوش مادرش بگوید...
چقدر خوب است که تورا دارم....
و چه خوب است ...
از یک جا به بعد همین جا باشد،...
از همین جا که این نوشته تمام شد...

 

شاهین_جانپاک

 

کسی که ..

 

کسی درتمام لحظه هایت هست،
که بیشتر از هرکسی تو را میخواهد.
کسی که بیشتر از هرکسی به تو نزدیک تر است.
کسی در زندگیت هست که همه ی لحظه هایت را از نزدیک شاهد است .
کسی که نمیتواند قضاوتت کند و همانند ادم های دیگر به چهره اش نقاب بزند و با قلموی رنگش برایت دورو بازی دربیاورد
کسی در زندگی ات هست به اسم خودت، از جنس خودت، مثل خودت و او خودت هستی ...
خودت را سفت بچسب مراقب باش بادِ عشق تو را ازخودت دور نکند، خودت را سخت بخواه و سخت تر وابسته اش باش ...

 

✍️هانیه شاملو

 

عاشق

 

عاشق بهانه نمی‌گیرد.
عاشق، نِق نمی‌زند.
عاشق، در بابِ زندگی، سخت نمی‌گیرد...
عاشق به نانِ خالی و ظرف پُر از محبت راضی است...
و بارها، به همان آسودگی و شیرینی، در قله‌ها، جنگل‌ها، دشت‌ها، و در اتاقکمان ناهار خوردیم؛ اما نه به آن حال، که آن روز، زیر زمزمه‌ی دائم زنبورهای عسل و چترِ عطر، پونه‌های کنارجوی را همسایه‌ی پنیر تبریز کردیم - با نانِ تازه ی دِهی.

 


📚یک عاشقانه‌ی آرام
✍️نادر ابراهیمی

 

دعواکن

 

دعواکن، ولی با کاغذت،
اگر از کسی ناراحتی، یک کاغذ بردار و یک مداد،
هرچه خواستی به او بگویی، روی کاغذ بنویس،
خواستی هم داد بکشی؛
تنها سایز کلماتت را بزرگ کن نه صدایت را؛
آرام که شدی، برگرد و کاغذت را نگاه کن،
آنوقت خودت قضاوت کن؛
حالا میتوانی تمام خشم نوشته هایت را با پاک کن عزیزت پاک کنی. دلی هم نشکانده ای، وجدانت را نیازرده ای؛
خرجش همان مداد و پاک کن بود، نه بغض و پشیمانی
گاهی میتوان از کورهء خشم پخته تر بیرون آمد...

 

✍️الهی‌ قمشه‌ای

ادم ها

 

بعضی از آدم‌ها ترجمه‌شده‌اند
بعضی از آدم‌ها فتوکپی آدم‌های دیگرند
بعضی از آدم‌ها با چند درصد تخفیف به فروش می‌رسند
بعضی از آدم‌ها فقط جدول و سرگرمی دارند
بعضی از آدم‌ها خط‌خوردگی دارند
بعضی از آدم‌ها را چندبار باید بخوانیم تا معنی آن‌ها را بفهمیم
و بعضی از آدم‌ها را باید نخوانده کنار بگذاریم...

از روی بعضی از آدم‌ها باید مشق نوشت
از روی بعضی‌ها جریمه!

 

👤 قیصر_امین‌پور

 

اشتباه

 

بزرگ‌ترین اشتباه در زندگی، شخم زدن گذشته کسی‌ست که دوستش داری!
تمام گذشته‌اش را وجب به وجب می‌گردی تا اشتباهی پیدا کنی، آن‌وقت درگیر روزهایی می‌شوی که تمام شده ولی مرور دوباره‌شان می‌تواند احساسات عمیقی که وجود دارد را تمام کند.
حست , خواسته یا ناخواسته تغییر می‌کند دیگر نمی‌توانی مثل قبل باشی چون مدام در ذهنت اتفاقات گذشته‌اش را مرور می‌کنی.
قاضی می‌شوی و قضاوت می‌کنی بدون آنکه از چیزی خبر داشته باشی. رفتارت عوض می‌شود. با کوچک ترین مشکلی اشتباهات گذشته را چوب می‌کنی بالای سرش و مدام سرزنشش می‌کنی..

کاش تمام آدم ها فرصت این را داشته باشند تا با هر گذشته‌ای , بتوانند دوباره شروع کنند.
کاش بدانیم گذشته هر آدمی فقط و فقط برای خودش است و ما صاحب زندگی دیگران نیستیم..

 

👤 حسین حائریان

 

حواستان باشد

حواستان باشد لطفا!
بعد از گفتن "مواظب خودت باش"
" برایت آرزوی خوشبختی میکنم "
مسئولیتتان نسبت به هم تمام نمیشود
حتما علاقه ای بوده ،
حتما انتخاب هم بوده اید که مدتی را
با هم گذرانده اید و خاطره ساختید
به حرمت همین چیز ها تا یک مدت
بعد از تمام شدن رابطه هوایِ هم را داشته باشیداز راهِ دور
خودتان را در احساسِ بیدار شده اش مسئول بدانید
" راهی که دارد بعد از شما انتخاب میکند
بی ربط به حضور شما در زندگی اش نیست "

 

سحر_رستگار

 

خوشبختی ها


حتماً كه نبايد ماشينِ آخرين مدل داشت..
گاهي يك موتور لازم است..
بنشاني اش تَركِ خودت ..
و تمامِ خيابان ها را با هم ويراژ دهيد...
باد لاي موهايش بوزد ...
و احساس كند ..
خوشبخت ترين دخترِ دنياست
حتماً كه نبايد رستورانهاي رنگارنگ رفت.
اصلاً بايد تمامِ فلافليهاي شهر را ...
امتحان كرد...
زندگی را همیشه سخت نگیرید ...
باور كنيد گاهي بهترين خوشبختي ها را
با ساده ترين چيزها ...
مي شود تجربه كرد...

 

على_قاضى_نظام

 

فاصله

همیشه باید فاصله ات را ...
با بعضی آدم ها حفظ کنی...
آن ها وقتی توی ویترینند،
جذاب ترند...
تو وقتی پشت شیشه باشی ...
در امان تری...
اگر سعی کنی نزدیکشان شوی ...
خیلی چیزها می فهمی...
در مورد جنسشان،
قد و اندازه شان، ...
هویتشان...
ضربه می خوری...
دلخور می شوی،...
ناامید می شوی...
یادت باشد...
بعضی آدم ها ...
فقط به دردِ ...
از دور تماشا شدن می خورند. !

 

پریسا_زابلی_پور

 

خودت !

كسي نبود كه مراقبمان باشد!
حتي يك نفر نگفت " حواست را براي خودت جمع كن"
و اين بود كه درد ها حمله ور شدند...
عده اي مردند!
عده اي زخم خورده ي تحت ِ درمان،
و گروه زيادي دكتر جوابشان كرد...
آنهايي كه زخم هايي عميق دارند!
همان هايي كه درد نه آنها را كشت،
نه چند روزي روي تخت بيمارستان نگه داشتت!
و اين شد كه مسكن كشف شد!
براي فرار...
لحظه اي آرامش آرامش بي ثبات...
ثانيه اي نديدنش!
نخواستنش!
رد كردنتش.
يكي زياد سيگار ميكشد!
يكي بي مقصد ميرود...
يكي هم در كنج يك كافه منتظر تلخ ترين قهوه ميماند...
ولي جالب اين است كه اين درد به استخوان زده هاي گروه آخر،
از همه و از هميشه بيشتر ميخندند...

 

شيما_بهزاد

 

روز مبادا

 

"عمری‌ست لبخندهای لاغر خود را در دل ذخیره می‌کنم

باشد برای روز مبادا

اما در صفحه‌های تقویم

روزی به نام روز مبادا نیست

آن روز هر چه باشد

روزی شبیه دیروز

روزی شبیه فردا

روزی درست مثلِ همین روزهای ماست

اما کسی چه می‌داند

شاید امروز نیز روز مبادا باشد..."

 

قیصر امین پور

 

خودت

 

"اینقدر به خودت اعتماد داشته باش

که از کسانی که آزارت میدن

به راحتی بتونی دل بکنی

گاهی بعضی‌ها کارشون

فقط چیدن بال آرزوهای شماست...!"

 

پروفسور مجید سمیعی

 

اگر مرد بودم

 

من اگر مرد بودم و دست زني را مي گرفتم، پا به پايش فصل ها را قدم مي زدم و برایش از عشق و دلدادگي مي گفتم؛ تا لااقل یک دختر در دنيا از هیچ چیز نترسد!...شما زن ها را نمي شناسيد! زن ها ترسو اند، زن ها از همه چیز می ترسند، از تنهایی، از دلتنگي، از دیروز، از فردا، از زشت شدن، از ديده نشدن، از جايگزين شدن، از تکراری شدن، از پیر شدن، از دوست داشته نشدن،... و شما برای رفع اين ترس ها نه نیازی به پول دارید، نه موقعیت و نه قدرت، نه زيبايي و نه زبان بازي! كافيست فقط حریم بازوانتان راست بگوید!كافيست دوست داشتن و ماندن را بلد باشيد!
تقصير شما بود كه زن ها آن قدر عوض شدند.
وقتی شما مردها شروع کردید به گرفتن احساس امنیت، زن ها عوض شدند. آن قدر که امنیت را در پولِ شما دیدند، آن قدر که ترس از دوست داشته نشدن را با جراحی پلاستیك تاخت زدند، و ترس از تنها نشدن را با بچه دار شدن، و و و... عشق ورزیدن و عاشق کردن هنر مردانه ای ست؛ وقتی زن ها شروع می کنند به ناز خریدن و ناز کشیدن، تعادل دنیا به هم می خورد


سیمین بهبهانی

 

چه دردیست ؟

چه دردیست؟!
خب قَدرش را همین حالا بدانید
چند ماهِ دیگر...
چند سالِ دیگر...
میخواهید حسرتِ همین آدمى كه كنارتان هست را بخورید!
آدمى كه الان برایتان می میرد...
شاید سالها بعد حتى اسمتان را هم به یاد نیاورد.
زمان احساسِ آدمها را تغییر می دهد!

 

علی_قاضی_نظام

 

بی خیالی

 

کاری به کارِ آدم هایی که میانِ کوهی از درد و ناخوشی دارند می خندند ،
نداشته باشید ...
آن هایی که هیچ چیز بر وفقِ مرادشان نیست ، اما هنوز هم خنده بر لب دارند ...
به خدا این مدل بی خیال بودن ، هنر می خواهد ... !
باور کنید ، تظاهر به بی خیالی از خلافِ رود شنا کردن هم سخت تر است ...
هیچ کس نمی داند در دلِ این جور آدم ها چه می گذرد ...
هیچ کس نمی داند شب هایشان با چه زجری صبح می شود..
شاید دارند میانِ خنده هایشان تمام سعی شان را می کنند که فراموش کنند ...
این ها خیلی خسته اند ،،،
خیلی ...
بی انصافی ست که از فرصتِ لبخندهایِ مصنوعی هم محرومشان کنیم ...
جانِ عزیزتان ؛
قضاوت نکنید !
سرزنش نکنید !
برچسب نزنید !

 

دوست داشتن

 

دوست داشتن اگر دوست داشتن باشه،
برمیگردی بهش میگی:
ببین من نمیخوام هیچوقت، سرِ هیچ تصمیمی، قید دلت و دلخواهتو بزنی بخاطر من. من نمیخوام اونی باشم که محدودت میکنه و سد میشه بین تو و رویاهات... تو و باورات.
من میخوام اونی باشم که هرجا گیر کردی روم حساب کنی. هرجا کمک خواستی بدونی هستم. هرجا سنگ صبور واسه غصه‌هات بدونی خواستی هستم. هرجا تنها بودی بدونی هستم که از تنهایی درت بیارم.
دوست داشتن اگر دوست داشتن باشه آدم وامیسته کنارش و میگه برو راه رویاهاتو من کنارتم.
کسی که واقعا یکیو دوست داره هیچوقت وانمیسته مقابلش بگه جز من و آغوشم مقصد نداشته باش. جز دلخواسته‌هام به چیزی نرس.
عاشق خودخواه نمیشه!
دوست داشتن واقعی اگر باشه تو هر کاری میکنی که اون همونی باشه که میخواد... نه اونی که تو میخوای!

😌🌸🌺

مانگ_میرزایی

 

آيـا وكيلم


آيـا وكيلم شما را به عقد دائمىِ....
و بعد از چند بار چيدن گل و آوردن گلاب بالاخره با اجازه ى بزرگتر ها بله را مى گويند و به اصطلاح خودشان مى روند قاطىِ مُرغها..!
امّا از من به شما نصيحت بى "عشق" تن به وصلت ندهيد كه عاقبت اين عمل خطرناك خوشايند نيست!!
بى "عشق"ازدواج نكنيد كه آمار"طلاق " را بالا نبريد!!
بى "عشق"ازدواج نكنيد كه ريشه ى "خيانت"بخُشكد!!
بى "عشق"ازدواج نكنيد كه به محض ديدن دوست مجردتان نگوييد "اگر عقل الانم را داشتم ازدواج نمى كردم "
لطفاً، براى رفع تكليف دامن به اين فاجعه نزنيد..!!

فرزانه_صدهزاري